﷽
رُوِيَ عَنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلامُ قَالَ:
«الْمُؤْمِنُ شَاكِرٌ فِي السَّرَّاءِ صَابِرٌ فِي الْبَلَاءِ خَائِفٌ فِي الرَّخَاءِ»
ترجمه: مؤمن در حالت شادمانی و خوشحالی حالت شکر دارد؛ در بلا و گرفتاری صبر و شکیبایی دارد و در هنگام گشایش مادّی بیم و خوف دارد .
شرح: روایات ما زیاد داریم در باب علامات مؤمن. در گذشته هم عرض کردم، نشانه های بسیاری را برای مؤمن، در روایات ما داریم. در این روایت که از امیرالمؤمنین، صلوات الله علیه، منقول است. حضرت سه نشانه ای را مطرح می فرمایند که معمولاً انسان؛ آن کسی که می گوید: من مؤمنم؛ معتقد به مبداءو معاد است. در هر شبانه روز، با این حالت مواجه است؛ خالی از این سه تا تقریباً نیست. سه تا حالت را که عمل نیست توش. اصلاً و ابداً. این حالت، یک حالت به تعبیر ما، روانی است. که عرض کردم، انسان در لحظات زندگی اش از این سه حالت، بیرون نیست. اوّل: می فرماید به این که «شَاكِرٌ فِي السَّرَّاءِ»؛ اینجا بحث سرور را مطرح می فرماید. آنجا که شاد است. حالا در هر رابطه ای شاد است، خلاصه. در حال شادمانی اش است. در آن حالت در کنارش، حالت شکر دارد. توجّه می کنید؟! یعنی وقتی که مسرور است. شد! حالا گفتم در هر رابطه ای بوده که مسرور شده، توجه کنید، صحبت اینجا به شما بگویم، مسئله مالی تنها نیست. این را خوب دقّت کنید، چون سوّمی اش می رسیم؛ آنجا یک مطلب دیگر است. خدمتتان عرض شود. وقتی که در شادمانی قرار گرفته است، حالت شکر دارد. یعنی چی؟! خدا یادش نمی رود. توجّه کردید چه عرض کردم؟! و آن چرا که از ناحیه او، برای او این شادمانی آمده است از او می بیند. شد؟ او برای من جوری پیش آورد که من مسرور شدم به تعبیر من.
حالت دوّم: درست ضد او است.«صَابِرٌ فِي الْبَلَاءِ»؛ او نه! و او این است به این که، چون درست عکس آن می شود. آن جایی را که گرفتاری برایش پیش آمده، حالا هر نوع گرفتاری. گوش می کنید؟ پیش آمده، در آنجا حالت شکیبایی دارد به این معنا، که گاهی ما تعبیر می کنیم، خودش را نمی بازد. می فهمی چه می خواهم بگویم؟ و تعادل روانی اش را حفظ می کند. تعادل روانی؛ چه رسد من گفتم تو بعضی روایات که نعوذبالله، لب به شکوه از خالقش بگشاید، نه، تعادل را حفظ می کند، نمی گذارد به این که این تعادل از بین برود. شکیبایی، معنایش این است. جلو را گرفتن، خودش را، که نگذارد این تعادل روانی از بین برود. این هم ضد آن حالت است.
سوّم: در باب حالت سوّم می فرماید: «خَائِفٌ فِي الرَّخَاءِ»؛ این یعنی چه؟ بیمناک است در رخاء. رخاء می فهمی یعنی چه؟ رخا معنایش ،گشایش مادّی است. فهمیدی؟! این غیر سَرّاء بود. نگاه کنید، قشنگ توضیح دادم. آدم که شاد می شود، همیشه اش از نظر پول نیست، خیلی چیزها برای آدم پیش می آید.شد؟ بله یکی از موادّش آنجا است. رسیدی شما به عرض من؟ این بحث شادی نیست. خوب دقّت کن. بحث شادمانی خبری اینجا نیست، به او کاری ندارد. آن موقعی را که یک گشایش و فراخی مادّی برایش پیدا می شود. در اینجا حالت بیم دارد؛ این حالت، یک حالت دیگر است. به تعبیر ما، البته می گویند ترس. البتّه من فرق گذاشتم بین جُبن و خوف. حالا اینجا، جایش نیست بگویم. حالا؛ همین که می گوییم، یک خوف درونی یعنی بیم دارد. پول گیرش آمده از راه حلال هم گیرش آمده. خوب دقّت کن، چی دارم می گویم. حرام هم نه، خوب دقّت کن. از راه حلال، درست! از شیر مادر هم حلال تر. همین که پول زیاد شد در دستش، گشایش مادی شد، خوف می گیرش، می ترسد. از چی؟ و او این است که نکند این یک مواد آزمایشی باشد. خدا می خواهد مرا امتحان کند. چند مرده حلاجی؟ کاه و یونجه ات را زیاد کرد، ببیند، جفتک می زنی یا نه؟ خیلی ساده اش کردم. گاز می گیری یا نه؟ حیوانی یا انسانی؟ خیلی صریح آوردم پایین سطحش را. چقدر زیبا می گوید. «خَائِفٌ فِي الرَّخَاءِ»؛ فهمیدی؟ گشایش مادّی، فراخی پیدا کرد، می ترسد، بیم برش می دارد. یکی اش این است، برای این است، نکند خدا می خواهد امتحانم بکند. کاه و یونجه ام را اضافه کرده، ببیند من چکار می کنم. خیلی چیزها است. دو: و او این است به این که در اینجا نعوذ بالله، از نظر مصرف آیا در راه رضای او مصرف می کنم؟ آیا موجب غفلت من می شود از منعمم یا نه ؟ همین طور یک، دو، سه همه چیزها می آید. آیا به آن وظیفه الهی ام عمل می کنم یا نه؟ گوش می دهی چه می خواهم بگویم؟ همین طور یکی پس از دیگری هست. لذا چیه؟ بیم برش می دارد. خوف برش می دارد، خدا، مرا حفظم بکن، نکند که من چه کار بکنم اینجا؟ این گشایش موجب بشود که من از تو دور بشوم.
غررالحکم و دررالکلم صفحه 93
شرح حدیث
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir